مسیر یادگیری 2024
هنگامی که به کلمه یادگیری فکر میکنید چه چیزی به ذهنتان میرسد، بیشتر افراد در چنین مواقعی به مدرسه، معلم یا تجربههای دوران تحصیل فکر میکنند. این تصورات به برخی از فرضیههایی اشاره دارد که درباره ماهیت مراحل یادگیری میدانیم.
بسیاری از دانستهها، مهارتها و عقاید خود را به صورت غیر تجربی به کار میگیریم که در سالهای اول زندگی یاد گرفتهایم. این دانستهها بیش از آن چیزی است که در بقیه سالهای عمر خود یاد میگیریم. برای مثال صحبت کردن، نحوه زندگی با دیگران و… میفهمیم که چه چیزهایی خطرناک است و چه چیزهایی بیخطر. لحظهای را تصور کنید که کودکی به دنیا میآید، بلافاصله شروع میکند که چیزهایی درباره محیط اطرافش یاد بگیرد.
به جای اینکه در یک محیط گرم، تاریک، متحرک و ساکت باشد که تمام نیازهایش برآورده میشود. (یعنی رحم مادر) در محیط خشن، روشن، پر سر و صدا و حتی گاهی هم آزار دهنده قرار میگیرد. اما بلافاصله سازگاری مییابد و زندگی میکند.
یادگیری غریزی
یادگیری غریزی به فرآیند یادگیری اشاره دارد که به طور طبیعی و بدون نیاز به آموزش رسمی یا تمرین مکرر رخ میدهد. این نوع یادگیری معمولاً در پاسخ به محرکهای محیطی و از طریق تجربه مستقیم به دست میآید. به عنوان مثال، نوزادان به طور غریزی یاد میگیرند که چگونه مکیدن را برای تغذیه انجام دهند یا چگونه از خطرات اجتناب کنند. یادگیری غریزی اغلب به تواناییهای بقا و تطبیقپذیری موجودات زنده کمک میکند و نقش مهمی در توسعه مهارتهای پایهای و رفتارهای حیاتی دارد. این نوع یادگیری نشاندهنده قدرت و انعطافپذیری ذهن در پاسخ به چالشها و فرصتهای محیطی است.
مسئله که ما از همان بدو تولد شروع به یادگیری میکنیم و تا پایان عمر ادامه میدهیم، امری غریزی است. با این وجود اکثر ما انسانها هیچگاه به این مسئله فکر میکنیم که چه چیزی در زنده ماندن ما نقش اساسی دارد، یادگیری است. یادگیری راهی است به سوی یک زندگی موفق. در حالی که در مراحل اولیه زندگی یادگیریها سازمان نیافتهاند. لازم است تا راههای یادگیری را سازماندهی و تنظیم کنیم؛ اما بیش از هر کاری لازم است تا با مراحل یادگیری آشنا شویم.
مراحل یادگیری
یادگیری فرآیندی پیچیده و چند مرحلهای است که هر مرحله آن نقش مهمی در توسعه دانش و مهارتهای فرد دارد. این مراحل شامل دریافت اطلاعات، پردازش و درک آنها، تمرین و تکرار، و در نهایت به کارگیری و تثبیت دانش است.
در مورد اینکه افراد چگونه مطلبی را یاد میگیرند تفسیرهای متناقضی وجود دارد که همگی به ما کمک میکنند تا مراحل یادگیری را بشناسیم. در مورد یادگیری یکی از تجربههای پیشین خود فکر کنید. مثلاً در مورد اینکه چگونه یاد گرفتید حرف بزنید، فکر کنید یا اینکه چگونه یاد گرفتید راه بروید، بخوانید، بشمارید، بازی کنید، ماهیگیری کنید، خیاطی کنید، لباس اتو کنید و …
روش آزمون و خطا
روش آزمون و خطا یکی از قدیمیترین و مؤثرترین روشهای یادگیری است که در آن فرد با انجام مکرر یک فعالیت و بررسی نتایج آن، به تدریج به راهحل صحیح یا بهینه دست مییابد. این روش به ویژه در شرایطی که اطلاعات کافی برای تصمیمگیری وجود ندارد یا راهحلهای متعددی برای یک مسئله وجود دارد، بسیار مفید است.
در فرآیند آزمون و خطا، فرد ابتدا یک فرضیه یا راهحل را امتحان میکند و سپس بر اساس نتایج به دست آمده، تغییرات لازم را اعمال میکند. این چرخه تکراری از آزمون و بازخورد به فرد کمک میکند تا از اشتباهات خود بیاموزد و به تدریج به بهبود عملکرد خود بپردازد. روش آزمون و خطا نه تنها در یادگیری مهارتهای جدید بلکه در حل مسائل پیچیده و نوآوری نیز کاربرد دارد.
خوشبختانه شما بسیاری از این مهارتها را از طریق سیستم آموزش رسمی فرا نگرفتهاید بلکه آنها ناشی از قوه ابتکار عمل، علاقه و نیازمندیهایی است که شما را وادار به یادگیری کرده است. در هر حال ممکن است که این مهارتها را با راهنمایی و کمک دیگران آموخته و یا با سعی و تلاش خودتان یاد گرفته باشید.
برخی از بخشهای یادگیری مربوط به رشد فیزیکی و بخش دیگر مربوط به رشد عقلانی است. توضیح چگونگی یادگیری وابسته به رشد فیزیکی است که کودک میایستد، گامهایش را برمیدارد و به زمین میخورد؛ اما تشویق میشود تا باز هم امتحان کند تا زمانی که بتواند در راه رفتن موفق شود. این یکی از راههایی است که افراد چیزی را یاد میگیرند.
یادگیری تجربی
وقتی که ورزشی را یاد میگیریم، بسیاری از ما فقط جنب و جوش داریم. به عنوان مثال میبینیم که افراد تنیس بازی میکنند. سپس راکتی را به امانت گرفته یا خریداری کرده و شروع به پرتاب توپ به این طرف و آن طرف میکنیم بعد از آن میفهمیم که اگر بخواهیم درست بازی کرده و پیشرفت کنیم، باید آموزش ببینیم و قوانین بازی را یاد بگیریم.
آموزش به این صورت است که مربی به ما میگوید چگونه راکت را نگه داریم؟ چگونه بایستیم و چگونه توپ را پرتاب کنیم. همچنین لازم است تا قوانین را مطالعه کنیم تا بدانیم که چگونه باید بازی قابل قبولی ارائه دهیم. باید یاد بگیریم که روش امتیاز دادن چگونه است و چگونه به کار گرفته میشود. سپس لازم است تا آنجا که میتوانیم، تمرین کنیم و آموختههای خود را محکم کنیم.
روش یادگیری شما
به مرور زمان توانایی ترکیب فعالیتهای عملی و تئوری را کسب میکنیم. البته تمام افراد نمیتوانند همه بخشهای مطرح شده را یاد بگیرند. بعضی از کارها را انجام میدهند و سپس رویکرد نظری آنها را یاد میگیرند. افراد ممکن است ترجیح دهند که همه چیز را در مورد قوانین بازی و تاریخچه یاد بگیرند قبل از اینکه حتی راکتی را در دست گرفته باشند. سپس ممکن است این اشخاص دوست داشته باشند که بازی تنیس بازان حرفهای را تماشا کنند و بعد وارد زمین بازی شوند. برای هر کسی روشی برای یادگیری هست که از سایر روشها بهتر است. لازم است آن شیوه را در مورد خودتان بشناسید.
اگر نسبت به سبک یادگیری بهتر خودتان آگاهی داشته باشید تا حد امکان میتوانید با شرایطی که برای یادگیری روبهرو میشوید، سازگار باشید. در حالی که این کار سادهای نیست. باید پیدا کنید که نقاط قوت شما در یادگیری چیست.
با شناخت نقاط ضعف سعی کنید بر آنها غالب شوید و یا اینکه آنها را به حداقل برسانید. این کار به شما اجازه میدهد تا قدرت تشخیص خود را جهت حل مشکلاتی که با آنها مواجه هستید، با استفاده از آموزههای قبلیتان بتوانید این مشکلات را حل کنید.
دیدگاهتان را بنویسید