نوشتن و نوشتن و نوشتن…
کنفسیوس می گوید کم رنگ ترین جوهرها از قوی ترین حافظه ها ماندگارتر است. این جمله یعنی چه؟ و چه پیامی دارد؟ در این جمله ی تاریخی می خواهد بگوید که حافظه هر چقدر هم که قوی باشد قابل اعتنا و توجه نیست و به مرور زمان اطلاعاتی که در خود دارد از بین می رود یا قابل دسترس نیست نظریات متفاوت درباره ی حافظه ولی اثر نوشتن دائمی است. همانطور که آثار خود کنفسیوس و ارسطو و ابن سینا و فارابی و … باقی مانده است ولی افکار و آنچه که در حافظه داشته اند نه قابل دسترسی است نه قابل بازیابی در کتابی که اخیراً ترجمه کرده ام بنویسید تا برای شما اتفاق بیفتد به مطالعات بسیار جالبی اشاره شده است که نشان می دهد نقش نوشتن در موفقیت و رسیدن به آرزوها چیست؟
شاید مهم ترین تحقیق آن کتاب این باشد که وقتی شما با دستخط خودتان می نویسید تعداد زیادی از نورون های عصبی مغز درگیر می شوند ولی وقتی تایپ می کنید و یا در نوت بوک موبایل و…. به صورت تایپ ، مطلبی را می نویسید تنها تعداد محدودی از نورون ها درگیرند و این ها همه از اهمیت نوشتن با خودکار و کاغذ است. تاکید می کنم خودکار و کاغذ و جوهر که یادمان باشد اگر اشتباهی کردیم نمی توانیم آن را پاک کنیم و جای آن باقی می ماند برای همین توصیه میکنم که مداد و پاک کن را کنار بگذارید و با خودکار و کاغذ عادت کنید به :
نوشتن و نوشتن و نوشتن …

…. و اما قصه ی دفتر برنامه ریزی
در دوران دبستان و راهنمایی دانش آموز خوبی بودم و درسم را می خواندم ولی دانش آموز خیلی تاپی نبودم باهوش بودم و در حد اینکه اموراتم بگذرد، درس می خواندم و تا جایی که می شد کارهای جانبی انجام می دادم تا در دبیرستان که مدرسه ی البرز قبول شدم فضا قدری عوض شد و یک مقدار جدی تر و تحت تاثیر جو مدرسه درس خواندم و سال دوم زد به سرم که برم المپیاد و  روزهای پنج شنبه و جمعه در کلاس های المپیاد شرکت میکردم و اتفاقا مرحله ی اول هم قبول شدم و به باشگاه راه پیدا کردم من هم دوره ی مریم میرزاخانی هستم در آنجا اتفاقاتی افتاد که ما غیر سمپادی ها اخراج شدیم لذا دست از پا درازتر به آموزشهای رسمی مدرسه برگشته و چون از رشته ی ریاضی هم سرخورده شده بودم به خاطر دل مادرم که ما را از دوم ابتدایی یتیم بزرگ کرده بود تصمیم گرفتم به رشته ی تجربی بروم و دندان پزشکی  بخوانم. فال حافظی هم گرفتم و خوب آمد و رفتم سراغ زیست و زمین و امتحان تغییر رشته و آماده شدن برای خفن شدن و رتبه آوردن بعد از قبول شدن در امتحان تغییر رشته و رفتن به کلاس تجربی برای خودم یک دفتر درست کردم و کارهایم را آنجا می نوشتم که نمونه ی عکس هایش را برایتان می آورم

هفته ی اول اسم درس و روزهای هفته کم کم خاطرات در حاشیه دفتر و بعد از چند هفته ردیف خواب عصر و مدرسه و بعد از آن اضافه شدن ردیف فاجعه و جدول جمع بندی و … همه ی این ها در سال کنکور اضافه شد و شبیه یک درس خوان حرفه ای شدم . و توانستم رتبه ی ۲۴ را در کنکور بیاورم و در رشته ی دندان پزشکی ئانشگاه تهران قبول بشوم. از سال که ۷۵ به دانشگاه رفتم و دوره های تند خوانی نصرت و علیپور را هم شرکت کردم تصمیم گرفتم که تجربیات کنکور خودم را مکتوب کنم که نتیجه ی آن شد کتاب ۲۴ ۲۴) درس از رتبه ی (۲۴) و با شروع برنامه هایم در تلویزیون و دعوت به مدرسه ها و آموزشگاه های مختلف اولین دفتر برنامه ریزی مکتوب را چاپ کردم و از آن سال هر سال دفتر برنامه ریزی را با تغییراتی متناسب با کنکور آن سال آماده کرده و در اختیار دانش آموزان مدارس ماهبد و مرکز مشاوره حضوری و آنلاین قرار داده ام. بعد از این تاریخچه لازم است که نحوه ی استفاده ی صحیح از دفتر را به شما عزیزان متذکر بشوم و البته در کلاس ها و و بینارهای موفقیت تحصیلی کامل تر آن را آموزش میدهم و فیلم ها و پادکست های آن را در سایت نکودمی قرار داده ایم که می توانید استفاده کنید. امیدوارم استفاده از این ابزار آموزشی به شما در رسیدن به آرزوهایتان سرعت ببخشد و آن چنان عادت کنید به نوشتن و اندازه گیری که استاد نوشتن و برنامه‌ریزی