علت ناراحتی ناگهانی
چرا برای کوچک‌ترین چیزها خودم را ناراحت می‌کنم؟
هر چیز کوچکی مثل گم شدن خودکارم، ریختن غذا روی لباسم، ترافیک در خیابان و… مرا بسیار عصبانی می‌کند.
به طوری که انگار اتفاق خیلی بزرگی افتاده. همه مرا فردی عصبانی که زود از کوره در می‌رود، می‌شناسند.
به خاطر هر مسئله کوچکی زود کنترل خودم را از دست می‌دهم.
گاهی اوقات با اطرافیانم سر مسائل کوچک دعوا می‌کنم. اگر دیگران زود حرفم را متوجه نشوند و منظورم را درک نکنند، ناراحت می‌شوم.
بررسی ناراحتی ناگهانی
- ممکن است شما در زندگی‌تان چیزی نداشته باشید که بتواند انرژی شما را جذب و هیجان‌تان را به خودش معطوف کند؛ بنابراین شما چیزی ندارید تا به شما بگوید چه معنایی در زندگی‌تان حقیقتاً مهم است.
- داشتن تمرکز و هدف باعث می‌شود تا از نگرشی باز بهره‌مند شوید.
- مسائل کم‌اهمیت به شدت توجه شما را به خود جلب می‌کنند، چرا که شما تمرکز ندارید.
- به همین دلیل است که بسیاری از مردم می‌گویند میان مرگ و زندگی دست و پا زدن معنای زندگی آنها را تغییر داده.
- چرا که باعث می‌شود با دید بهتری به مسائل نگاه کنند.
- وقتی تا پای مرگ پیش برویم، دیگر یک خراش کوچک روی کفپوش اتاق نمی‌تواند اهمیت زیادی برای ما داشته باشد.
- نگرش ما تعیین کننده نوع نگاه‌مان به دنیا است. بدون داشتن هدفی در زندگی یا چیزی که روی آن تمرکز کنید، زندگی شما را بی‌معنا می‌کند.
تمرکز بر مسائل مهم:
وقتی تمرکز خودتان را پای مسائل کوچک و کم‌اهمیت می گذارید، دیگر وقتی برای تمرکز بر مسائل بزرگ‌تر نمی‌ماند. ناراحت شدن به خاطر مسائل کم‌اهمیت باعث می‌شود تا کاملا مشغول آنها شوید و دیگر نتوانید با مشکلات واقعی زندگی روبرو گردید.
ناراحت شدن سر مسائل کم‌اهمیت:
شاید این جمله برای شما آشنا باشد: چرا هیچ اتفاق خوبی در زندگیم رخ نمی‌دهد؟!
اغلب موارد بیرونی شما را ناراحت می‌کند. وقتی احساس می‌کنید دیگران کامل نیستند، ناراحت و خشمگین می‌شوید. در هر چیزی که سر راه‌تان قرار می‌گیرد دنبال اشکال می‌گردید و مطلقاً حوصله هیچ چیز و هیچ کس را ندارید.
تکیه گاه روانی مستحکمی ندارید وقتی چیزی ذهن شما را درگیر کند، به سرعت گیج می‌شوید و به همین دلیل نمی‌توانید فشارهای عصبی را تحمل کنید. تا زمانی که مسئله‌ای ذهن شما را درگیر کرده نمی‌توانید بر روی کاری که انجام می‌دهید، تمرکز کنید.
راهکار برای ناراحت شدن ناگهانی
هر روز صبح چیزهایی را به خود یادآوری کنید که در زندگی شما واقعا اهمیت دارد. برای ایجاد نگرش صحیح هیچ راهی سریع‌تر از این راه نیست. آیا هنوز زنده‌اید؟ آیا توانایی تصمیم‌گیری در مورد زندگی‌تان را دارید؟ آیا هوایی برای نفس کشیدن دارید؟ آیا میتوانید نور خورشید را روی پوست تن‌تان احساس کنید؟ خداوند را به خاطر تمامی نعمت‌هایی که به شما داده شکر کنید.
مواهب خود را با افرادی که مواهب کمتری دارند، مقایسه کنید. کتاب‌هایی بخوانید یا فیلم‌هایی در این زمینه تماشا کنید. تا متوجه شوید که چقدر زندگی‌تان خوش اقبالی کتاب خاطرات یک دختر جوان اثر آن فرانک را بخوانید داستان آن در مورد دو خانواده یهودی است که مجبور شدند در جنگ جهانی دوم از ترس نازی‌ها سال‌ها در یک اتاق تنگ و کوچک زیر شیروانی پنهان شوند هر که از این کتاب را بخواند تحت تاثیر اراده و روحیه بشر برای زنده ماندن در شرایط دشوار قرار خواهد گرفت
شناخت اولویت‌های‌تان:
دو قلک با دو پارچه شیشه‌ای بخرید یکی کوچک و دیگری بزرگ. روی یک برچسب بنویسید چیزهای کوچک و آن را روی قلک بزرگ بچسبانید. تمام مسائل کوچکی که باعث عصبانیت شما می‌شود را بر روی کاغذهای سفید رنگ بنویسید.
مسائلی مثل دیدن دمپایی خیس دستشویی و آنها را درون قلک بزرگ بیندازید. هر زمان که با مسائل کوچکی نظیر این‌ها مواجه شدید آن را نوشته و در قلک بزرگ بیندازید. درون قلک کوچک مسائلی است که شما نام آنها را چیزهای کوچک گذاشته‌اید. این‌ها همان مسائلی است که نباید نگران‌شان باشید.
بر روی قلکی کوچک برچسب چیزهای بزرگ بچسبانید. دقت کنید که فقط مسائل مهم را در این قلک بیندازید. چیزهایی مثل اینکه در ۵ سال آینده می‌خواهید چه شغلی داشته باشید یا اینکه آیا تصمیم دارید بچه‌دار شوید یا خیر.
آنها را مرتب و با خط خوش روی نوارهای کاغذی کوچک طلایی رنگ نوشته و درون قلک چیزهای بزرگ بیاندازید. این‌ها مسائلی هستند که باید روی‌شان تمرکز کنید.
تقریباً در پایان هر ماه تنگ‌ها را خالی کنید. کاغذهای طلایی رنگ را دوباره بخوانید. آیا آنها هنوز هم باید در تنگ چیزهای بزرگ قرار بگیرند. اگر نه آنها را کنار بگذارید و به جای‌شان مسائل مهم‌تری را بنویسید.
در مورد کاغذهای سفید رنگ لازم است که با آنها خداحافظی کنید. آنها را دور بریزید یا بسوزانید و از اینکه خودتان را از قید چیزهای کوچک رها کرده‌اید، لذت ببرید. ماه بعد را دوباره با تنگ خالی چیزهای کوچک آغاز کنید و ببینید آیا این بار دیرتر پر می‌شوند یا نه؟
نتیجه کلی:
ناراحت نشدن ناگهانی یک وضعیت مثبت و مفید است و به عنوان نتیجه کلی می‌تواند به موارد زیر اشاره کند:
1. پایداری روانی:عدم تجربه ناگهانی ناراحتی نشان‌دهنده پایداری و تعادل روانی است. افرادی که به خوبی با استرس و فشارهای زندگی مقابله می‌کنند، ممکن است کمتر به ناگهانی ناراحت شوند.
2. مهارت‌های مدیریت احساسات:افرادی که مهارت‌های مدیریت احساسات خوبی دارند، معمولاً به ندرت در مواجهه با شوک‌ها یا وقوع ناگهانی موارد ناراحت کننده به ناراحتی بیفتند. آنها می‌توانند احساسات خود را کنترل کرده و به تدریج با آنها برخورد کنند.
3. سلامت روانی:افرادی که به ناگهانی ناراحت نمی‌شوند، معمولاً دارای سلامت روانی بهتری هستند. این به این معناست که توانایی تطابق با مواقع دشوار و نگرش مثبت به زندگی را دارند.
4. توانایی مدیریت استرس:این نتیجه کلی نشان می‌دهد که افراد ممکن است مهارت‌های مدیریت استرس و افزایش انعطاف‌پذیری روانی را توسعه داده باشند. این مهارت‌ها به آنها کمک می‌کنند تا در مواجهه با تغییرات ناگهانی و مواقع دشوار آرامش خود را حفظ کنند.
در کل، عدم تجربه ناگهانی ناراحتی می‌تواند نشان‌دهنده قدرت‌ها و مهارت‌های فردی در مواجهه با چالش‌ها و تغییرات زندگی باشد. این موضوع به نمایانگر سلامت روانی و پایداری احساسی فرد است.
میتوانید برای اطلاع بیشتر به این مقاله مراجعه کنید.
دیدگاهتان را بنویسید